روزهای سخت زندگی

رمزی برای پیروزی در روزهای سخت زندگی
در جنگ احد، روزهای سخت و عبرت آموزی بر مسلمانان می گذشت. این بار تجربه ی شیرین و غرور آفرین جنگ بدر، تکرار نشد. اما قرآن رمز پیروزی و راهکار برون رفت از بحران را در هر دو حالت، یک چیز می داند:"ایمان". رمز عبور از روزهای سخت زندگی توکل بر خداوند و داشتن ایمان قوی است . هر کس به خدا توکل کند، دشواری ها برای او آسان می شود و اسباب برایش فراهم می گردد. توکل به خداوند و داشتن ایمانی استوار راهی برای عبور از روزهای سختی است که ممکن است هر فردی را از پای دربیاورد.

 رهبر عزیز انقلاب، آیت الله خامنه ای(مد ظله العالی)، راز حیات انقلاب اسلامی و راز برومندی ایران عزیز را این گونه و با این جملات گشودند:"ناکامی استکبار جهانی در مقابل نظام اسلامی با وجود انبوه توطئه ها و شگردهای گوناگون که از روز اول علیه انقلاب به کار گرفتند جز با پشتوانه ایمان ممکن نبود...آن نیروی دفاعی که کشور را در همه این سال ها حفظ کرده، نیروی ایمان است...پیروزی و بقای انقلاب، در گرو حفظ ایمان است."(دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعات با رهبر انقلاب95/5/19)

قرآن وقتی از سال های آغازین حکومت اسلامی پیامبر سخن می گوید و روزهای سخت را شرح می دهد، باز از همان رمز طلایی یاد می کند؛ از "ایمان". 
چه قائل به تکرار تاریخ باشیم و چه نباشیم، تاریخ انقلاب اسلامی ایران با تاریخ صدر اسلام، مشابهات زیادی دارد. قرآن در میان آیات روشنگرش، گوشه هایی از تاریخ اسلام را نیز بیان می کند؛ باز برای آن که در مسیر و جاده ی زندگی ما، فانوس بگذارد و راهنمایی کند. 
در جنگ احد، روزهای سخت و عبرت آموزی بر مسلمانان می گذشت. این بار تجربه ی شیرین و غرور آفرین جنگ بدر، تکرار نشد. اما قرآن رمز پیروزی و راهکار برون رفت از بحران را در هر دو حالت، یک چیز می داند:"ایمان".

ایمان رمز عبور از روزهای سخت زندگی
در یک مجموعه ی هفت آیه ای از سوره ی مبارکه ی آل عمران که ازجنگ بدر و احد صحبت به میان است، سه بار واژه ی"مؤمنان" تکرار می شود:"وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (121) إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْکُمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِیُّهُما وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (122) وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (123) إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ (124) بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ (125) وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْری لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ (126) لِیَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خائِبِینَ (127)"

121- و (به یادآور) زمانی را که صبحگاهان از میان خانواده خود برای انتخاب اردوگاه جنگ برای مؤمنان، بیرون رفتی، و خداوند شنوا و دانا است (گفتگوهای مختلفی را که در باره طرح جنگ گفته می شد می شنید و اندیشه هایی را که بعضی در سر می پرورانیدند می دانست.)
122- (و نیز به یادآور) زمانی را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند (و از وسط راه باز گردند) و خداوند پشتیبان آنها بود (و به آنها کمک کرد که از این فکر باز گردند) و افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند.
123- خداوند شما را در" بدر" یاری کرد (و بر دشمنان خطرناک پیروز شدید) در حالی که شما (نسبت به آنها) ناتوان بودید پس از خدا بپرهیزید (و در برابر دشمن مخالفت فرمان پیامبر نکنید) تا شکر نعمت او را بجا آورده باشید.

124- در آن هنگام که تو، به مومنان می گفتی آیا کافی نیست پروردگارتان شما را به- سه هزار نفر از فرشتگان که (از آسمان) فرود آیند یاری کند؟!
125- آری (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید- و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید- خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان که نشانه های مخصوصی دارند مدد خواهد داد.
126- ولی اینها (همه) فقط برای بشارت و اطمینان خاطر شماست و گر نه پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است.
127- (این وعده را که خدا به شما داده) برای این است که قسمتی از پیکر لشکر کافران را قطع کند، یا آنها را با زور ذلت باز گرداند، تا مایوس و ناامید (به وطن خود) بازگردند.
تکرار سه باره ی واژه ی "مؤمنان"، در قالب سه مفهوم است:اردوگاه جنگی برای مؤمنان، توکل دل های مؤمنان به خدا، و نصرت و یاری خدا برای مؤمنان.

سوره واقعه

در جنگ احد، روزهای سخت و عبرت آموزی بر مسلمانان می گذشت. این بار تجربه ی شیرین و غرور آفرین جنگ بدر، تکرار نشد. اما قرآن رمز پیروزی و راهکار برون رفت از بحران را در هر دو حالت، یک چیز می داند:"ایمان".
چه ایمانی رمز پیروزی مؤمنان در روزهای سخت است؟
رهبر انقلاب در جایی دیگر، از دو نوع معرفت سخن گفته اند:معرفت استدلالی و معرفت ایمانی. " معرفت استدلالی لازم است؛ اما آن چیزی که انسان را نجات می دهد و به حرکت وا می دارد، همان معرفت ایمانی است... می دانید، آن بیانی که بر اثر نورانیّتِ ایمان در دل انسان به وجود می آید چقدر ارزشمند است! حالا چه آن را پدر و مادر به انسان بدهند، چه یک بزرگتر دیگر، چه یک حادثه که گاهی آن ایمان ناب را به انسان می بخشد که آن برای انسان، خیلی بیشتر به کار می آید، تا آن استدلال ها. اگر چه آن استدلال ها حتماً لازم است؛ زیرا در آن ایمانی که گفتم، ممکن است گاهی وسوسه بشود، بعضی بیایند و خدشه کنند. انسان برای این که خودش را از آن وسوسه ها به جای امنی برساند، به آن استدلال احتیاج دارد. آن استدلال، مثل ستون و دیواری است که انسان به آن تکیه می دهد و خیالش آسوده است که جای وسوسه و دغدغه نیست؛ یعنی کسی نمی تواند در انسان، تردید ایجاد کند. اما آن چیزی که انسان را به کار می آید، به حرکت وادار می کند و در میدان های زندگی کمک می کند، همان اعتقادی است که از ایمان، از محبّت، از جاذبه و از شور و عشق، حاصل می شود." (گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان14/11/76)

نکته ی پایانی در رموز پیروزی در روزهای سخت
انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب استثنایی بود که از درون اسلام ناب محمدی نمو کرده بود. پس مکانیسم پیروزی و بقای آن هم، با مکانیسم پیروزی و بقای اسلام، هماهنگ است. آیات 7گانه ی بالا، پیروزی جبهه ی اسلام را در برابر جبهه ی کفر، در گرو ایمان و توکل به خدا و نصرت و کمک الهی می داند. 
بیانات حضرت امام خامنه ای مدظله العالی هم اشاره به همین حقیقت است. انقلاب ما و رویاروی آن با جهان استکبار، در حقیقت همان برخورد جبهه ی اسلام است با جبهه-ی کفر؛ پس جز این نیست که پیروزی در این صحنه ی نبرد، تنها با قدرت ایمان ممکن است و برای انقلابی ماندن در همه ی عرصه ها، باید ایمان و توکل را تقویت نمود.

راز عبور از روزهای سخت زندگی

سوره واقعه

ذکر و یاد خدا

منظور از ذکر و یاد خدا کردن چیست؟

بدون شک یکی از عوامل زمینه ساز گناه غفلت و سرمستی است، و ذکر و یاد خدا یکی از عوامل بازدارنده ی گناه می باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم

امام باقر(ع) ۱ می فرمایند: سه چیز از مهم ترین است که خداوند بر خلق فرض کرده است: انصاف و فداکاری در مورد برادر ایمانی و یاد خدا در هر حال.

 

سپس فرمودند: یاد خدا آن است که هنگام نزدیک شدن به گناه، انسان به یاد خدا بیفتد و همین امر او را از گناه باز می دارد.

 

آنگاه فرمود: همین است سخن خداوند که می فرماید:«انّ الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون؛ پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطان شوند به یاد خدا می افتند و بینا می گردند. ۲»

 

امام صادق(ع) در ضمن گفتاری درباره ی ذکر خدا فرمودند: منظور یاد کردن خداست به هنگامی که انسان با حلال و حرام روبرو می شود اگر اطاعت خدا باشد آن را انجام می دهد و اگر معصیت باشد آن را ترک می کند. ۳

در قرآن از اموری مانند: شیطان، اموال، اولاد، تجارت و تمتع بیش از حد از متاع دنیا، به عنوان عوامل غفلت و مانع ذکر سخن به میان آمده است.
بنابراین ذکر خدا، وقتی ثمر بخش و بازدارنده گناه است که حجاب های غفلت فرا راه آن قرار نگیرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

هر داروی جدید قبل از آنکه وارد عرصه تولید شود

دارو ها چگونه به وجود آمدند؟
داروها در گذشته بیشتر مواقع از گیاهان و در برخی موارد از جانوران استخراج شده است. از پنج هزارسال پیش چینی ها به خواص دارویی گیاهان پی برده و آنها را مورد استفاده قرار می دادند و کم کم در جهان نیز رواج پیدا کرده است . اما امروزه اکثر داروها از فرآیند شیمیایی مواد ساخته می شود و بسیاری از داروها اشکال مصنوعی موادی هستند که در طبیعت وجود دارند.با این حال هنوز هم چند داروی مهم با منشا گیاهی و حیوانی بدست می آید.

فلوکستین


داروها چگونه تائید می شوند؟
هر داروی جدید قبل از آنکه وارد عرصه تولید شود یک دوره آموزش و آزمایش دقیق مرحله به مرحله را که اغلب به مدت حدودا   8 تا 10 سالی به طول می انجامد را باید طی نماید و هنگامی که ایمنی مصرف دارو مورد تائید قرار گرفت تولید کننده دارو مجاز است که دارو را تحت عنوان یک نام تجاری به بازار عرضه نماید.البته ایمنی مصرف دارو باید به روش های مختلف از جمله آزمایش های مکرر بر روی حیوانات و یا انسان های داوطلب ،ثمر بخشی دارو اثبات شده باشد.

نامگذاری داروها
کلیه داروهای مورد مصرف عمومی و رایج که بالغ بر 5000 ماده دارویی مختلف می باشد اصولا با سه نام اختصاصی مشخص می شوند
1_ نام ژنریک دارو:نام علمی دارو
2_نام تجاری دارو:نام کارخانه ای دارو که از سوی سازنده دارو به نحوی انتخاب  می شود
3_نام شیمیایی دارو:فرمول شیمیایی عناصر تشکیل دهنده دارو

فلوکستین

 

درمان وپیشگیری از بیماری

ارو چیست؟

هر ماده ای که برایتشخیص، درمان وپیشگیری از بیماری، مراقبت از بیمارانو ارتقاءسلامت افراد استفاده شود دارو محسوب می شود. تاریخ کاربرد دارو از دوران ما قبل تاریخ تا کنون ادامه داشته است. در گذشته از گیاهان و مواد معدنی و اجزاء جانوران به عنوان دارو استفاده می کردند و امروزه از مواد شیمیایی، نانوذرات، محصولات بیوتکنولوژی، آنزیم ها و حتی مواد رادیواکتیو برای درمان بیماری ها استفاده می شود گرچه هرگز از ارزش گیاهان در درمان کاسته نشده است.

دکسترومتورفان 

دارونما چیست؟

 دارونما یا پلاسبو موادی هستند که فاقد اثرات درمانی می باشند ولی به عنوان کنترل و مقایسه با داروی اصلی در مطالعات کلینیکی استفاده می شوند. در صورتی که در پایان مطالعه تفاوت معنی داری بین دارو و پلاسبو وجود داشته باشد به معنی اثربخش بودن دارو و چنانچه، از نظر آماری تفاوت معنی داری بین اثرات دارو و دارونما وجود نداشته باشد نشان دهنده بی اثر بودن دارو است.

اولین داروی تجاری ساخت بشر:

گرچه از 3000 سال پیش مصریان قدیم برای کاهش تب و درد از برگ بید که محتوی سالیسیلیک اسید است استفاده می کردند ولی در سال 1897 فلیکس هافمن آلمانی که کارمند کارخانه بایر بود استیل سالیسیلیک اسید(ASA)  با خلوص بالا و بصورت پایدار را سنتز کرد و پدرش آنرا به عنوان مسکن برای درد مفاصل استفاده کرد.

دو سال بعد در سال 1899 نام تجاری آسپرین برای این دارو ثبت شد و به مدت 100 سال به عنوان پرفروش ترین دارو در سراسر جهان برای کاهش درد و تب استفاده می شد. در سال 1940 مشخص شد که مهمترین عارضه این دارو اثر رقیق کنندگی خون است و در کودکان منجر به خون دماغ می شود، امروزه در دنیا هنوز جزء پرفروش ترین داروها محسوب می شود البته به عنوان کاهش دهنده خطر سکته قلبی و مغزی.

دکسترومتورفان 

سیستم روانی انسان که با محوریت ذهن سامان می گیرد

سیستم روانی انسان که با محوریت ذهن سامان می گیرد، در برابر آنچه می شنود و می بیند و می اندیشد، موضع و عکس العملهای گوناگون از خود نشان می دهد که در دراز مدت موجب شکل گیری نوعی حالت و در نهایت موجب پدید آمدن گونه ای از شخصیت در انسان می شود. بدین ترتیب، رسانه ها در ایجاد و شکل گیری ما نقش جدی و سهمی بارز دارند.

اگر حجم بسیار زیاد و ورودی ها و خروجی های رسانه های دیداری و شنیداری را در نظر بیاورید و سپس پیامدهای این اندازه پیغام اصلی و فرعی رسانه ای را مجسم کنید، خواهید دید که ذهن نمی تواند در برابر آن استقلال خویش را حفظ کند! واقع این است که ذهن از یک سو نمی تواند دریچه هایش را نسبت به آنچه رسانه و رهاورد رسانه است، ببندد و از سوی دیگر نمی تواند نسبت به بودن در معرض آنها و شنیدن و دیدن واقعیت های آن بی تفاوت باشد.

اگر به این فرآیند اختلاف خبرها و گونه گونی آنها و بخصوص جنبه های ناخواسته و منفی و ناامیدکننده را هم، اضافه کنید، این نتیجه بر جای خواهد ماند که: ذهن جدید، مقهور و اسیر رسانه هاست و جهان جدید ساخته همین ذهن است.

رسانه ها، اقلیم ذهن ها را به صور گوناگون به تصرف خود درآورده اند و هر روز آن را به شکل دیگر در می آورند و ذهن، بی اختیار و به تدریج دچار حالت های ناشناخته می شود که پایان آن ناتوانی و مشکلات متعدد است. حقیقت این است که ذهن در عصر دیجیتال و در فرایند دیجیتالیسم سرگذشت حیرت آوری دارد. باید به این سرگذشت اندیشید و نسبت به روایت آن اقدام کرد. در نوشته های بعدی این ستون سعی خواهیم کرد، به روایت ذهن بپردازیم.

می دانیم که روایت یکی از شیوه های شناخت و شناسایی است. این موضوع را می توان درباره همه انواع و اقسام روایت صادق دانست، چرا که هر روایتی، راوی واقعیتی است که با قرار گرفتن در کنار روایت ها، واقعیت را رقم می زند و مجموعه ای از علم و آگاهی را ارزانی میدارد. از سوی دیگر، هر روایتی اختصاصات و ویژگی های خود را دارد و از این جهت، با نمونه های روایی دیگر متمایز می شود.

شاید بتوان از وجود فضایی خاص و حضور عالمی متفاوت در هر روایتی یاد کرد. به عنوان مثال، روایت های حاوی توصف محض، غیر از روایاتی است که تحلیلی اند. هم چنین فرق است میان روایات خوشبینانه و بدبینانه. از همین جاست که می توان از تقسیم بندیهایی چون روایات قبضی و بسطی سخن گفت و از روایات سرد و گرم دفاع کرد. اگر تامل روابداریم، خواهیم دید که هر روایتی، در بردارنده حقیقتی است که با خود همراه می آورد و به متن واقعیت ها اضافه می کند.

اما در بحث دراز دامن روایت، موضوع های مختلفی وجود دارد که معقول مانده است. کم نیستند کسانی که هنوز درباره ماهیت روایت پرسش دارند و درباره آن به نتیجه ای روشن و تعریفی واضح و متقن دست پیدا نکرده اند.

فراموش نمی کنم که چند سال پیش، با حضور جمعی از دوستان که لزومی به آوردن اسمشان نیست، در یک مرکز تاریخ پژوهی حضور پیدا کردیم. یکی از مسائلی که در آنجا از طرف مدیر و موسس آن مرکز طرح شده همین موضوع بود: روایت چیست؟

او می گفت: من تا امروز متون و منابع متفاوتی را خوانده ام و هر چیزی را که در باب روایت بوده، دیده ام ولی نتوانسته ام به تعریفی قابل قبول و یگانه از «روایت» دست پیدا کنم و تکلیف خودم را با این واژه بدانم. آن شخص، بخصوص از لحاظ تاریخ نگاری، دست یابی به مفهوم روایت را امری ناممکن و دست کم مشکل می دانست. یکی از حرف های آن شخص این بود که: من در چند سفر مطالعاتی به مراکز علمی و تاریخ پژوهی خارج از کشور هم، موضوع روایت را با چند استاد و متخصص بین المللی در میان گذاشتم ولی جواب روشن و مشخصی دریافت نکردم.

دعا

در آن جلسه، هر یک از دوستان سخن گفتند و از منظری وارد بحث شدند. من به اعتبار اینکه بیش از اآن، در باب روایت و مفهوم و دلالت آن، بخصوص از منظر ادبیات و هنر و مشخصا داستان و سینما اندیشیده و کار کرده بودم، دیدگاه حاضران را بی ارتباط با موضوع عنوان کردم و البته به اختصار یادآوری کردم: آنچه دوستان بیان می کنند، روایت در مفهوم فنی و تخصصی آن نیست و بخصوص با آنچه روایت جدید خوانده می شود، بیگانه است.

توضیح و تعریفی که در آن جلسه و بحث از روایت ارائه دادم، تا امروز از نظر خودم نهایی بوده و به نتیجه ای غیر از آن نرسیده ام و آن این که: روایت، عبارت است از شیوه بیانی منحصر به فرد در باب هر موضوعی که پس از تاملات و بررسی های متعدد حاصل می شود.

به عبارت دیگر روایت هر چیزی، معادل زبان آن است که باید با جستجو یافت شود والّا موفق نبوده و فاقد کاربرد خواهد بود. اگر موضوع را با زبان داستان و سینما (هنر و ادبیات) بیان کنیم، می توان به یک اثر داستانی و یک اثر سینمایی اشاره کرد که در صورتی که زبان ویژه خودش را نیابد، نمی تواند اثری موفق محسوب شود و طبیعتاً اثری تکراری و غیرقابل قبول شناخته می شود، اما اگر زبان ویژه خویش را بیابد، در بین ده ها و صدها و حتی هزارها نوع دیگر از همان ژانرِ -چه داستان، چه فیلم- تشخص خواهد داشت و مطلقاً حالت تقلید و تکرار نخواهد داشت.

بنابراین، چیزی که هر اثری را در تاریخ آن فن -هر فن و رشته ای- به اثری متفاوت بدل می کند، روایت آن است که عبارتست از زبان اختصاصی آن. این زبان، با جنس و متن و محتوا و بخصوص فاعل و زمان و مکان آن اثر ارتباط نزدیک و مستقیم دارد و از ابتدا تا انتها متاثر از تلقی با چشم اندازی است که این کار یا تلاش را از نموه های قبلی و فعلی اش جدا می کند.

اینجاست که نقش روایت آشکار می شود و برجستگی خودش را نشان می دهد، چرا که اگر روایت و زبان ویژه که همان تشخص منحصر بفرد اثر است، در بین نباشد، در هر ژانر و موضوعی، چند کار نخست را باید قوی ارزیابی کرد، بقیه را باید ادامه کارهای اولیه دانست و رونویسی از آنها محسوب می شود که کلیت کار را متفاوت می کند و این موضوع برخاسته از عناصر و اجزا روایت است: چشم انداز، برداشت های نو، شروع متفاوت، حذف زواید، تعلیق درست، چینش متفاوت،استفاده از فضاهای متعدد و در صورت لزوم پیچیده و ساده و بخصوص کاراکترها و ترکیب اختصاصی هر یک از این مسائل.

بررسی و نوشته:  کریم فیضی
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی

نماز شب